آمار - آمار غنائم و كشتگان جنگ حنين
هوا ديگر روشن شده بود و معركه جنگ بخوبي ديده مي شد و برق شمشيرها به چشم مي خورد و صداي چكاچك ابزار جنگي و سپرها به گوش مي رسيد، قبايل هوازن كه به اين زودي حاضر نبودند پيروزي به دست آورده را از دست بدهند سخت مقاومت مي كردند، از آن سو از طرف پيغمبر اسلام اعلام شد«هر كس كافري را بكشد جامه و اسلحه اش از آن اوست »و اين خبر براي مقاومت تازه مسلمانان مكه كه اكثرا به فكر غنيمت به جنگ حنين آمده بودند مؤثر بود و آنها را به صورت نيروي امدادي از پشت جبهه جنگ باز گرداند، ديگر نيروي دشمن ضعيف شده بود و با دادن تلفات سنگين تاب مقاومت نياورده رو به فرار گذارد و هر چه اموال و احشام و زن و فرزند داشتند همه را به جاي نهادند و به سه دسته تقسيم شده و هر دسته از آنها به سويي گريختند.
دريد بن صمه وقتي صداي زن و بچه و چهارپايان به گوشش خورد و دانست كه به دستور مالك آنها را همراه آورده اند، او را خواست و به وي پرخاش كرده گفت: تو را به جنگ چه كار؟تو گوسفند چراني بيش نيستي؟آخر اين چه كاري است كرده اي؟مگر از لشكر فراري چيزي مي تواند جلوگيري كند؟اگر جنگ به پيروزي تو انجام شود كه همان مردان جنگي و شمشير و نيزه شان به كار تو خورده و مورد استفاده قرار گرفته و اگر به شكست تو منجر گردد آن وقت است كه همه چيز را از دست داده و تمام دارايي و ما يملك خود را تسليم دشمن كرده اي و با اسارت زن و فرزند رسوا خواهي شد؟مصلحت در آن است كه زن و فرزند و اموال را بازگرداني و همان مردان جنگي را با خود ببري!.
باري نصرت الهي فرود آمد و صداي بلند و پي در پي و رساي عباس بن عبد المطلب به گوش فراريان رسيد و انصار را به خود آورد كه پس از آن همه فداكاريها كه در راه اسلام داشتند اين چه فرار ننگيني است كه در اين معركه مي كنند و از اين رو به سوي دره حنين بازگشته غلاف شمشيرها را شكستند و صداها را به «لبيك، لبيك »بلند كردند و با شمشيرهاي برهنه از هر سو به دشمن حمله ور شدند، صحنه جنگ كه داشت به سود دشمن پايان مي يافت تدريجا عوض شد و مسلماناني كه غالبا از انصار مدينه بودند و به ميدان جنگ باز مي گشتند به جبران فراري كه كرده بودند بسختي در برابر دشمن پايداري كرده و صفوف آنها را به هم ريختند و جنگ سختي از نو در گرفت.
برچسب: ،