دلتاس خاص

هرگز عشق دوم نباشيد!

متاسفانه در اينجا ذكر اين نكته نيز لازم است كه در بسياري از موارد افراد بعد از اينكه در يك رابطه با مشكل دچارشده و ضربه روحي شديدي نيز متحمل شده اند به منظور درمان خود و رهايي از احساس تنهايي، انتخاب شتابزده ي ديگري مرتكب مي شوند كه معمولا اين انتخاب دوم نيز با شكست مواجه مي شود زيرا اولابدون مطالعه و تحقيق و خيلي شتابزده صورت مي گيرند و ثانيا درد و رنج هاي ناشي از روابط قبلي به فرد اجازه تحكيم روابط جديد را نمي دهند. بله، ازدواج شور و شعف و شادي‌هاي زيادي به دنبال دارد، عزت نفس شما را افزايش مي دهد و وقتي كه همسرتان به شما احترام مي گذارد و شما را دوست مي دارد شما نيز براي خود ارزش بيشتري قايل مي شويد و خود را انساني دوست داشتني مي دانيد؛ اما همه اين شرايط وقتي به وجود مي آيند كه شما قبل از ازدواج از نظر روحي سالم باشيد.

پس اگر چنانچه در ازدواج قبلي خود شكست خورده ايد، راه حل مشكل شما اين است كه بايد صبر كنيد تا مدتي بگذرد و به احساس آرامش دروني و پايدار برسيد و بعد از آن تصميم به انتخاب همسر بگيريد در غير اين صورت باز هم در رابطه نامساعد ديگري وارد خواهيد شد. به عبارت ديگر ازدواج با تمام نكته هاي مثبت فوق چون شما را با يك تغيير شرايط روبه رو مي كند خواه، ناخواه استرس هايي نيز به دنبال دارد حال اگر شما از قبل با مشكلات روحي و رواني درگير باشيد، اين استرس ها شدت مشكلات شما را بيشتر خواهند كرد. علت اصلي اينكه اين نوع روابط معمولا با شكست مواجه مي شوند اين است كه نامزدتان شما را از روي فكر و تأمل انتخاب نكرده است، بلكه شتابزده و فقط براي رهايي از احساس تنهايي و نجات از مشكلات روحي، درگير رابطه با شما شده است.

كساني كه در عشق خود شكست خورده اند و يا از پسر يا دختري بي وفايي ديده اند تا مدتها نسبت به جنس مخالف حالت انزجار دارند و نمي توانند احساسات و عواطف خود را به افراد ديگري نشان دهند. نزديك شدن به اين افراد مانند نزديك شدن به افرادي است كه تازه از يك صحنه زد و خورد جسمي بيرون آمده اند، به حدي عصباني و غير قابل كنترل هستند كه هر رفتاري از خود نشان مي دهند. چنانچه نامزدتان احساس گناه مي كند و نسبت به نامزد قبلي خود احساس تاسف دارد، اين احساس او حتما با قابليت و توانايي او در وادادن و تسليم شدن به رابطه جديدش تداخل خواهد كرد. متاسفانه يك ايده و تصور كاملا نادرست در جامعه ما وجود دارد و آن اين است كه ازدواج را درمان كننده مشكلات روحي و رواني و رفع كننده احساس تنهايي مي دانند.

به چه دليل نفر دوم رابطه كسي نباشيم؟

مي‌دانم، ممكن است اين فرد مافوق شما باشد و گفتن اين «نه» براي آينده‌شغلي تان گران تمام بشود اما تحمل كدام يك برايتان آسانتر است:جستجوي دوباره‌براي كار يا زير پا گذاشتن شرافت انساني خود و تن دادن به‌ورود به‌حريم يك زندگي ديگر آن هم به‌عنوان عشق دست دوم؟. آنها اگر انسان هاي توانمندي بودند تكليف زندگي مشتركشان را روشن مي‌كردند؛ يا پاي مشكلاتش مي‌ايستادند و آنها را حل مي‌كردند و يا با طلاق فاتحه‌آن را مي‌خواندند و زندگي جديدي را آغاز مي‌كردند. اگر يكي از اين دو كار را نكرده‌اند، پس دارند مشكلات را با خودشان به‌اين طرف و آن طرف مي‌كشانند و دچار اين توهم شده‌اند كه‌به‌اين ترتيب مي‌توانند مشكلاتشان را حل يا فراموش كنند.

موضوع سبك دلبستگي مي‌گويد كساني كه‌سبك دلبستگي نا ايمن دارند چون اساساً خيلي به‌ديگران اعتماد ندارند نمي توانند در روابط صميمانه‌خيلي دوام بياورند. فكر كردن به‌آن صحبت ها و پيشنهادها و مرور كردن حالت ها و ژست هاي فرد در موقع دادن پيشنهاد، غلبه‌او را بر ذهن و عواطف شما بيشتر مي‌كند. گذشته‌از اين كه‌پذيرفتن اين قبيل پيشنهادات به‌لحاظ اخلاقي كار صحيحي نيست، به‌دلايل علمي هم نبايد به‌چنين روابطي تن داد چون:. قصدمان تكرار قصه‌تكراري خيانت هاي زن و شوهري كه‌به‌دليل تكرار زياد، ترس از ريختن قبح آن در جامعه‌رواج پيدا كرده‌است هم نيست. تجربه‌هاي واقعي هم نشان داده‌اند كه‌اين قبيل افراد اگر اتفاقي در دوران رابطه‌براي شخص دوم بيفتد، مثلاً حاملگي ناخواسته‌يا.

اما فرق آدم هاي خودشيفته‌با بقيه‌اين است كه‌آنها براي رفع كمبودهايشان از ديگران استفاده‌ابزاري مي‌كنند. آدم هاي متأهلي كه‌با شخصي به‌جز همسرشان وارد رابطه‌مي‌شوند، مثل ماشيني هستند كه‌مشكلات را حمل مي‌كنند. راننده‌پرسيد «ماشين نياوردين خانم حشمتي؟» تازه‌متوجه‌شدم كه‌سوار ماشين همكارم آقاي مرادي شده‌ام. يكي از خصلت هاي مشترك انسان ها اين است كه‌اگر كسي به‌آنها اظهار علاقه‌كند، او را به‌خاطر مي‌سپارند. به‌خودتان بگوييد كه‌نيازي به‌تعاريف كسي نداريد و خودتان، خودتان را همين طور كه‌هستيد پذيرفته‌ايد. مي‌توانيد از تكنيك آينه‌هم استفاده‌كنيد يعني جلوي آينه‌چشم در چشم به‌خودتان بگوييد «من ارزشمندم».

قانون جذب عشق و جذب نيمه گمشده به زبان ساده(100%واقعي)

وقتي اين اتفاقات پيش آمد و شما ترسيديد، وقتي چندبار شكست بخوريد و وارد يك رابطه جديد بشويد شما با فكر كردن به رابطه هاي قبلي تان ارتعاش آنها را به كائنات مي فرستيد و احساس تان بد مي شود و همين احساس بد، اتفاقات بد را وارد زندگي تان مي كند و در نهايت در رابطه جديدتان دچار مشكل مي شويد. تلاش براي تغيير دادن طرف مقابل عشق بخشيدن نيست! بازخواست، ملامت، غر زدن، ايراد گرفتن، شكايت كردن از طرف مقابل عشق بخشيدن! اين كه حق با شماست و طرف مقابل تان اشتباه مي كند عشق بخشيدن نيست! اينكه بخواهيد هر كاري را كه دوست داريد طرف مقابلتان انجام بدهد عشق بخشيدن نيست! و…. يادتان باشد كه ترس از دست دادن يك فرد، يكي از مخرب ترين احساسات در يك رابطه عاشقانه است كه باعث مي شود ارتعاش منفي بسيار قدرتمندي به سمت كائنات ارسال شود و همين موضوع باعث مي شود كه از فرد مورد علاقه تان فاصله بگيريد و در نهايت رابطه تان خراب مي شود.

انسان يك موجود ارتعاشي است كه ذهن انسان هميشه در حال فرستادن ارتعاش به جهان هستي و كائنات است، اما وقتي خواب باشيد ارتعاشي كه ذهنتان ارسال مي كند متوقف مي شود، اما هرگز نمي توانيد جلوي احساسات تان را بگيريد چون زنده بودن به معناي احساس زندگي است. شما اگر قانون جذب را بدانيد اين قانون براي شما عمل مي‌كند و اگر اصلا به قانون جذب و كائنات ايمان داشته باشيد باز هم اين قانون در حال عمل كردن است، پس چه بدانيد و چه ندانيد شما از اين قانون در تمام زندگي روزمره خود استفاده ميكنيد. شما از طريق محبت كردن، تشويق كردن ديگران، حمايت كردن و قدرشناسي و يا با هر احساس خوب ديگري به ديگران عشق بدهيد، همان عشق بيشتر وارد زندگي تان مي شود، و عشق را در هر جنبه از زندگي تان مثل سلامتي، ثروت، شادي و شغل وارد مي كند.

نميدونم تا حالا براي شما هم اين اتفاق افتاده كه در يك رابطه عاطفي هستيد و از اين ميترسيد كه طرف مقابلتان شما را رها كند، يا اينكه فكر مي كنيد بدون آن شخصي كه فكر مي كنيد عاشقش هستيد نميتوانيد زندگي كنيد. همان طور كه ميدانيد تمام ما يك موجود ارتعاشي هستيم البته بر اساس قانون جذب جذب يك فرد خاص شدنيه اما چون فرد موردنظرتون هم يك موجود ارتعاشيه بايد باهاش هم ارتعاش شويد تا بتونيد جذبش كنيد. پس وقتي كه شما احساسات مثبت و خوب را درونتان نسبت به عشق و روابط عاشقانه پرورش مي دهيد، به اين معناست كه شما از قانون جذب عشق براي رسيدن به يك رابطه ايده آل و رويايي استفاده ميكنيد.

راه‌هاي كنار آمدن با هوو (چطور با زن دوم شوهرم كنار بيام؟)

در صورت تمايل به كسب كمك و راهنمايي در خصوص مسائل “ازدواج مجدد همسر” و “كنار آمدن با هوو” مي‌توانيد سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربيات خود را با ما در ميان بگذاريد” مطرح كنيد. گاهي اين موضوع براي شما غيرقابل پذيرش است و به جدايي فكر مي‌كنيد، اما طلاق هميشه هم راه مناسبي نيست، مخصوصا اگر فرزند داشته باشيد و يا حمايت و استقلال مالي كافي را براي طلاق نداشته باشيد. بسياري از زناني كه راضي مي‌شوند با مرد متاهل ازدواج كنند، اظهار داشته اند كه قبل از ازدواج با او از متاهل بودنش خبر نداشته اند يا اينكه مرد به آن‌ها قول طلاق از زن اول را داده بوده است.

اما در مواردي نيز ديده شده كه به دلايلي زن اول اين موضوع را پذيرفته است و به زندگيش ادامه داده يا حتي خودش همسر دومي براي شوهرش انتخاب كرده و از او مي‌خواهد با او ازدواج كند. اگر شوهرتان مجدد ازدواج كرد، چگونه با اين موضوع مي‌توانيد كنار بياييد؟ قطعا براي يك زن پذيرش اين شرايط سخت است اما اگر چنين مشكلي پيش بيايد، به نحوي بايد آنرا برطرف كرد. در اين شرايط اولين توصيه ما اين است كه با يك مشاور صحبت كنيد، كسي كه بتوانيد احساسات منفي خود را با او در ميان بگذاريد و به كمك او شرايط بحراني پيش آمده را مديريت كنيد. از نظر انساني انتظار مي‌رود وقتي زني تمام عشق و احساس خود را نثار يك مرد مي‌كند، مرد نيز به او وفادار و پايبند بوده و تنها به او عشق و توجه كافي و كامل داشته باشد.

همچنين برخي بيماري‌هاي روحي و اختلال‌هاي شخصيتي مانند اختلال دون ژوانسيم و بيماري مانيك باعث تقويت تنوع طلبي و برقراري روابط متعدد مرد با زنان ديگر مي‌شود. بيماران مانيك در دوره‌هاي شيدايي احساس قدرت، ولخرجي و عشق ورزي زيادي دارند كه بعضا به صورت غيرقابل كنترل در برقراري ارتباط با جنس مخالف بارز مي‌شود. زندگي چند همسري و به خصوص كنار آمدن با هوو كار آساني نيست، در اين مقاله ما به بررسي مشكلات زندگي چند همسري و دلايل گرايش به اين سبك زندگي مي‌پردازيم. در جامعه كنوني وقتي دختري وارد زندگي مشترك مي‌شود هرگز به اين موضوع فكر نمي‌كند كه ممكن است همسرش عشق زندگي خود را با زن ديگري هم تقسيم كند.

منبع